در حال بارگذاری ...
دلنوشته کوروش نریمانی برای مرحوم اسفندیار ملایری

نمی‌دانم بی‌تو جمع ما چه حالی خواهدداشت؟

ایران تئاتر- کوروش نریمانی: اسفندیار عزیزم! رفیق نازنینم! همبازی ام، همگروه ام، همکار روزهای خوش تئاتری ام، چطور باور کنم رفتنت را؟

اسفندیار عزیزم! تو سربرگ خاطرات خوب من بودی از تئاتر، در آن دوران عاشقی و شوریدگی محض .
حالا با کدام حال خوب مرور کنم خاطرات شیرین با هم بودنمان را ؟
دهه شصت ، ما گروهی دبیرستانی بودیم که در خرم آباد تئاتر را با هم شروع کردیم و  زندگی مان شد تئاتر .
جنون تئاتر آنچنان روح ما را به هم پیوند زد که گذشت این همه سال نتوانست این زنجیر دلبستگی را از میان ما بردارد .
تنها این کرونای بی رحم بود که سرخوشی و شوخی آن روزها را ناگهان به این تراژدی غمبار رساند .
یک هفته تمام به یادت بودم عزیزم ! یک هفته تمام به خودت و همه رفقا زنگ زدم و پیغام دادم و پیغام گرفتم .  آخرین پیامک ات را که فرستادی ، دلم فرو ریخت .  حالا که می خوانمش ، بدتر ویران می شوم .
تو باوقارترین و متواضع ترین و فرهیخته ترین رفیق میان جمع ما بودی . هر وقت به خرم آباد می آمدم ، یکی از بهترین لحظات سفرم دیدار روی ماه تو میان جمع رفقای دیرینه بود . حالا نمی دانم بی تو جمع ما چه حالی خواهد داشت؟ با رفتن تو نازنین ، تمام آن خاطرات شیرین گذشته دیگر تلخ و گزنده است . من و مهرداد نریمانی و شهرام و سید نوری و احمدوند و مرتضی و افشین چگینی و علیرضا چنگیزیان و بقیه ، از چه چیز بگوییم و بخندیم ، وقتی اسفندیار میانمان نباشد؟
تسلیت به عزیزانم : مهرداد نریمانی ، شهرام گیل آبادی ، سید نوری موسوی ، مهرداد احمدوند ، مرتضی یوسفیان ، منوچهر ابن الرحمان ، افشین چگینی و علیرضا چنگیزیان




نظرات کاربران